نوشته‌هایی برای حورا

اینجا فقط و فقط برای توست دخترم ... برای وقتی که بخوای ببینی بابای این موقع‌هات چجوری فکر می‌کرده

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

چهاردهم

سلام خوشگل دختر بابا

حال الانت خوبه ان‌شالله ؟ :)

دیروز دو تا غافلگیری داشتی گلم

اولیش اینکه مامان مهربونت تو رو سپرده بود به من بعد ولی داشتم قضیه غافلگیری تولدمو از دلش در میاوردم، تو رو گذاشتم رو میز روی تشک بازیت و رفتم اتاق با مامانت صحبت کنم که یهو صدای گریه‌ت بلند شد و ما دویدیم سمتت و دیدیم چشماتو بستی و یه جوری گریه می‌کنی و جیغ می‌زنی که تو این چهار ماه ندیده بودیم. حقیقتا اولین سکته ناقصمونو امروز بهمون دادی :) نگو فقط این سقف تشکتو انداخته بودی روت :)

دومیش آخرای شب بود که کامل از دل مامانت دراورده بودم و داشتیم سه تایی کیف می‌کردیم که یهو دیدیم بلللله حورا خانوم ما اولین برگشت زندگیشو به تنهایی زد و ما با چشمای درشت فقط نگاش می‌کردیم :)

دوستت دارم عشق من

۳۰ خرداد ۹۸ ، ۱۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
درد واره

سیزدهم

سلام بابای گلم

دیشب اولین شب قدر امسالت بود بی‌صبرانه منتظر اینم بزرگ بشی و از امام اولمون برات بگم ... از مظلومیتشون از بزرگیشون از زهدشون از عدالتشون.

ماها عجیب مدیون ایشون و خانوادشون هستیم.

 دیشب خودم برات قرآن‌ به‌سر گرفتم با قرآن‌ همیشه بالاسرت.

عاقبت به خیر شی دختر خوشگلم.

۰۴ خرداد ۹۸ ، ۲۲:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
درد واره